(ای مردم! ما همه ی شما را نخست از مرد وزنی آفریدیم و آنگاه شعبه های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، نه اینکه یکدیگر را خوار بشمارید. همانا بزرگوارترین شما نزد خدا با تقواترین مردمند، و خدا دانا آگاه است). (1)
 
مردان و زنان یکسان، لیکن، متفاوت آفریده شده اند و هیچیک برتر یا پست تر از دیگری نیست. در کتاب استاد شهید مرتضی مطهری تحت عنوان "زن و حقوق وی در اسلام می خوانیم: "در حقیقت پیشرفت علمی شگرف قرن بیستم وجود اختلافات میان زن و مرد را بوضوح اثبات نموده است. همان گونه که مشاهدات و تجارب نشان داده، وجود این اختلافات حقیقتی علمی است. قانون خلقت این اختلافات را صرفا برای محکم تر ساختن روابط زناشویی و هر چه عمیق تر و بهتر کردن بنیان پیوند زن و شوهر مقدر کرده است. خواسته طبیعت این بوده که با دست خود حقوق و تکالیف خانوادگی را میان آنها توزیع نماید. تفاوت های میان زن و مرد در قانون خلقت، مشابه تفاوت های میان اعضای مختلف بدن می باشد."
 
زن و مرد مکمل یکدیگرند و هر یک در زندگی وظیفه ای بر دوش دارند. اما طبق آیه سوره مذکور در بالا وظیفه هر شخص (زن یا مرد) تلاش برای رسیدن به یک هدف یعنی تقوی می باشد. درک خلقت خداوند (سبحانه و تعالی) و شناخت وی وظیفه یکایک ماست. بنابراین آنچه مهم است اینست که هر یک از ما یعنی زن و مرد- نه فقط مرد باید بدنبال دانش برویم. اما امروزه منظور ما از تحصیلات و دانش اندوزی چیست؟ آیا صرفا دانشگاه رفتن و نائل شدن به درجات دانشگاهی ملاک است؟ وظیفه و حقوق زن و مرد هنگام تحصیلات چیست؟ اگر می توانستم زمان را به عقب برگردانم آرزو می کردم به دانشگاهی بروم که همزمان با گذراندن دوره تحصیلی تعلیمات مذهبی را نیز فرا می گرفتم تا هم از نظر دانشگاهی و هم از لحاظ معنوی رشد پیدا می کردم.
 
آیه ای دیگر از قرآن کریم: "همانا کلیه مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان با ایمان، و مردان و زنان اهل طاعت و عبادت، و مردان و زنان راستگو، و مردان و زنان صابر، و مردان و زنان خدا ترس خاشع، و مردان و زنان خیرخواه مسکین نواز، و مردان و زنان روزه دار، و مردان و زنان با حفاظ خودداراز تمایلات حرام، و مردان و زنانی که یاد خدا بسیار کنند؛ بر همه ی آنها خدا مغفرت و پاداش بزرگ مهیا ساخته است. " (2)
 
در هر سطر از این آیه مسئولیتی یکسان و پاداشی برابر برای هر یک از زنان و مردان مسلمان نام برده شده است. زنان درست مانند مردان می توانند به ده درجه معنوی نائل شده و شامل رحمت و پاداش خداوند گردند که عبارتند از: 1- اسلام (استسلام) ۲- ایمان ۳- اطاعت ۴- راستگویی ۵- صبر و استقامت ۶- خشوع و ترس از جلال و عقاب خداوند ۷- احسان و صدقه ۸- روزه داری 9- خودداری از هواهای نفسانی ۱۰- ذکر خداوند.
 
آنجا که مردی دارای حقی است زن نیز دارای حق است. برخی چیزها از آن جایی که ممکن است برای مرد باعث ضرر و فساد گردد، منع شده است، و به طریقی مشابه برای زنان بدلیل محافظت از خود ممنوع گردیده است. هدف اسلام حفظ شأن و منزلت زنان و مردان می باشد. هر دوی ایشان در طلب علم و رأی دادن آزاد هستند و هر دو می توانند برای کلیه مقام ها انتخاب شوند.
 
دشمنان ما با استفاده از تبلیغات منفی قصد دارند تا زنان مسلمان را مظلوم و محروم از حقوق خویش جلوه دهند. اینها همه بهانه و ادعاهای غلطی است و ما موظفیم از این پس طی سال های آتی از حق خود دفاع کنیم. هم زنان و هم مردان بنابر طبیعت خویش دارای حقوق و تفاوت های مخصوص خود هستند. زنان و مردان باید خود را به درجه ای از کمال برسانند تا بتوانند خشنودی پروردگار را فراهم نمایند. بخاطر بسپاریم که او عالم مطلق است و نیازی به عبادت ما ندارد. این ما هستیم که نیازمند اوییم.

 

اسلام به زن با دیدی خاص نگاه می کند

اسلام زمانی که در شبه جزیره عرب ظهور کرد که زنان قدر و منزلت خود را از دست داده بودند. اسلام حیثیت و هویت از دست رفته ایشان را به آنها بازگرداند. بیانیه حقوق بشر فی نفسه دارای تناقض است زیرا از زنان و کودکان تحت شرایطی خاص حمایت می کند. این قانون سعی دارد با دادن حقوقی مساوی با مردان به زنان از ایشان حمایت نماید. اینان بجای در نظر گرفتن تفاوت های آن دو و این که چه چیز برای هر دوی ایشان در شرایط یکسان بهترین است سعی دارند صحه برناهماهنگی و ناسازگاری این دو بگذارند.
 
آنها می گویند: "قطعنامه ها، بیانیه ها، کنوانسیون ها و پیشنهادات ایالات متحده و آژانس های خاص که برای رفع هر گونه تبعیض و ارتقاء حقوق برابر برای مردان و زنان مطرح شده اند باید مورد توجه قرار گیرند که به تبع آن، بازشناسی کلی در قانون و حقیقت اصل تساوی زن و مرد ضروری می گردد؛ کلیه اقدامات مقتضی برای منسوخ کردن قوانین، رسوم، مقررات و آداب موجود تبعیض آمیز علیه زنان است و حمایت قانونی مناسب برای حقوق مساوی زنان و مردان می بایست صورت پذیرد."
 
این دوران زبان و ادبیات ادبیات ایران با عنوان کرد این مسأله برای مسلمانانی که در کشورهای غیر اسلامی زندگی می کنند بسیار نگران کننده است زیرا مجبور خواهند بود از قوانین و مقررات آنها پیروی نمایند. این خانواده ها از این مسأله که حق تنبیه فرزندان خود را ندارند رنج می برند!
 
رفتار درست، عادتی فرا گرفته شده است لذا کودکان در زمینه های دانش، رفتار و خویشتنداری نیاز به راهنمایی دارند تا بتوانند زندگی پر بار و خوشی را داشته باشند. این عقیده که کودکان خود می توانند تعیین کنند که چگونه عمل نمایند و بزرگسال ها حقی در اعمال هر گونه معیار رفتاری آنها ندارند، در واقع مانع توانایی ایشان در یادگیری در کلیه مسائل می باشد. حمایت از این باصطلاح حقوق کودکان و آزاد گذاشتن کودکان در عمل منجر می شود که نظام آموزشی، حق یعنی حمایت از حق یادگیری کودکان را تخریب نماید.
 
در اکثر کشورهای اروپایی یک معلم اجازه در آغوش گرفتن و بوسیدن حتی بچه های کوچک را ندارد. می دانیم که اسلام قوانین جامعی برای روش زندگی ارائه نموده است، بنابراین هر زمان که نیاز باشد می توان برای هدایت کودک برخوردی قاطعانه با وی داشت. ولی از چه طریقی می توان یک کودک را تأدیب کرد؟
 
متأسفانه در حال حاضر حتى زنانی که تقاضای طلاق دارند جهت مطالبه مایملک خویش و کمک مالی مستقیما به دولت های مربوطه خود مراجعه می نمایند. قانون آن کشورها اگر که بخواهد بر کل زندگی آنها نظارت داشته باشد، هنگام روبرو شدن با ازدواج و کودکان ایشان دارای نقیصه های زیادی می شود. مردم برخی فرهنگ ها و ادیان بطور طبیعی مسائل خویش را رتق و فتق می کنند اما گاهی، بدلیل حرص و غرور، قضایا به دست دولت کشورهای مربوطه انجام می شود کشورهایی که در آن یک دختر بطور طبیعی بدون مشاوره های اسلامی می تواند به آنچه می خواهد برسد. بعضی از این حقوق در قالب کلماتی چون آزادی زندگی و دمکراسی نهفته هستند. برخی کارها وجود دارند که یک مرد از عهده انجام آنها بر می آید در عین حال یک زن نمی تواند آنها را انجام دهد اما با ظهور حقوق مساوی همان زن یقین پیدا می کند که به آنچه می خواهد می تواند برسد، حتی اگر آن چیز به ضرر وی باشد. ساعات متمادی کار کردن و تلاش برای رقابت با مردان بطور قطع یک اصل اسلامی نیست. آگاه باشید! بنیان خانواده در خطر است.
 
 

حق زنان در دانش معنوی

زنان حق دارند از دانش معنوی برخوردار و به وظایف خود اعم از همسرداری و تربیت کودکانی درستکار عمل نمایند. زن در ایجاد هماهنگی در منزل اهتمام می ورزد؛ وی نقش یک راهنما، مربی، پرستار، مشاور و معلم را ایفا می کند و از فرزندان و همسرش حمایت می کند. او نباید وظایف خود در منزل را صرفا بدلیل تحصیل علم ویا دکتر و وکیل و ... شدن به فراموشی بسپارد. او موظف است برای فعالیت های اجتماعی زمان بگذارد و با اطرافیان خود علاوه بر همکاری، برخورد دوستانه داشته باشد. با داشتن این برنامه زمانی پر مشغله هنوز وی زمان برای رشد معنوی و نماز و دعا دارد.
 
اگر خواهران ما بخواهند از شأن و منزلت خود دفاع کنند انتخاب دانشکده یا دانشگاه درست می تواند بسیار موثر باشد. مطالعات اسلامی در کشورهای مسلمان امری مسلم فرض شده اما در حال حاضر کشورهای غیر مسلمان در می یابند که مدرسه به تنهایی نمی تواند به رشد معنوی شخص کمک کند. پسران و دختران ما بواسطه جهانی شدن برای حفظ هویت خویش تلاش می کنند. در بسیاری از کشورها مدارس از پذیرفتن دختران محجبه ما امتناع می کنند. دختران ما در برابر این امر ایستادگی کرده و چنین مدارسی را به دادگاه کشانده اند. بطور قطع ما بعنوان مسلمان می توانیم دادگاهی برای رسیدگی به این موارد تشکیل دهیم. نمونه هایی از این دادگاه ها در انگلیس و فرانسه موجود است.
 
امروزه زنان در مقابل تجارت سنگین کالاهای تولید شده کشورهای غربی مسئول هستند. این واقعیتی غم انگیز است وقتی که زنان برای برخورداری از حقوق و فرصت های مساوی با مردان مبارزه می کنند، در واقع بدن این زنان است که کالاها را می فروشد، آیا هیچ گونه اثری بر آنها نمی گذارد؟ در عین حال این دسته از زنان به هیچکس تعلق ندارند ایشان به خاطر اینکه مورد ستایش پیر و جوان هستند احساس برتری می کنند.
 
اینجا در کنیا تبلیغات و آگهی های بازرگانی یکی از بزرگترین صنایع گردیده است. با وجودی که همه روزه مصرف کنندگان با زنان نسبتا برهنه در کنار تقریبا تمام محصولات مواجه می شوند ولی باز ارتباط مستقیم میان آگهی ها و سوء استفاده از زنان و کودکان را در این امر درک نمی کنند. این حقیقتی تأسف آور است که در کنیا موسسات خیریه، زنان مسلمان را برای بدست آوردن پول جهت فعالیتهای گوناگون مورد هدف قرار داده و آنها را وادار به برداشتن حجاب و خودنمایی در مسابقات زیبایی می کنند. به گفته آنها رفتن به سالن نمایش مد و بیرون انداختن بدن در حضور صدها نفر تحت عنوان کارهای خیریه موردی ندارد.
 
حدود سه سال قبل زن ناتوان مسلمانی تحت عنوان دوشیزه از کار افتاده مورد اکرام قرار گرفت و تاجگذاری نمود. در طول مراسم تاجگذاری عکاس ها از وی درخواست کردند حجاب خود را که تنها بواسطه وجود ایشان حفظ کرده بود بردارد. روز بعد عکس های آن زن، بدون حجاب در تمام روزنامه ها ظاهر شد. این مساله برای مدتی باعث ناراحتی وی شد اما چون موجب شهرت و جذابیت او نیز گردیده بود مساله را بطور کلی به فراموشی سپرد. خانواده آن زن از این بابت خوشحال نبودند و در ضمن برخی از مسلمانان نیز بسیار عصبانی شده بودند. چه کسی در آنجا وجود داشت که از آن زن دفاع کند؟ دو سال قبل کنیا میزبان تعداد بسیار زیادی خواهران مسلمان از سراسر جوامع مختلف جهت شرکت در نمایش های مد بود.
 
پیرو تبلیغات رسانه های غربی که بسرعت بر اذهان عموم غلبه پیدا می کنند، درصد سوء استفاده از زنان و تجاوزات جنسی رو به فزونی است. متاسفانه دختران ۱۸ ماهه مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند و دولت هنوز علت این همه اتفاقات را درنیافته است.
 
در حال حاضر آنها به شدت مشغول تفکر در باره بیانیه ای برای حمایت از زن هستند؛ که اسلام این مساله را ۱۴۰۰ سال پیش حل کرده است و آن حجاب می باشد. با وجود این زنان با حجاب اینجا در کنیا و در بسیاری از کشورهای دیگر بدلیل نداشتن نقش های فعال در کارهای خارج از منزل مظلوم و بیسواد بنظر می رسند.
 
بیان بنابر لایحه قانونی روابط جنسی که هنوز مورد بحث و بررسی است می توان شوهر را در صورت تجاوز جنسی به همسر خود مجازات نمود. در بسیاری از موارد، اختلافات زناشویی بین مشاوران و اعضای جامعه رتق و فتق می گردد و در نتیجه، این نوع از قانون در بسیاری از کشورها بیگانه جلوه نموده و بجای رفع مشکل بیشتر مشکل ساز می باشند. کسانی که مبادرت به ازدواج می کنند می دانند که زوجین همواره نمی توانند در کلیه امور به توافق برسند و همیشه راه صبر، بخشش و سازگاری را پیشه خود سازند. قانون هیچگاه نمی تواند این گونه روشها را رهبری کند. در کشورهای غربی دیگر ازدواج نهادی مورد احترام نمی باشد و این طلاق، و بی بندوباری جنسی که معمول است. آیا ما ساکت خواهیم نشست و اجازه خواهیم داد که اینگونه دیدگاه ها در نسل آینده ما نفوذ کرده و رشد پیدا کند؟


نقش مادر در غرب

نقش مادر اخیرا در غرب پررنگ شده است؛ مادری که در چارچوب خانواده سهم بسزایی ایفا می کند؛ چیزی که اسلام ۱۴۰۰ سال پیش از این مشخص کرده است سوال " شغل شما چیست؟ " که اکثر مردم از یک مادر که تمام وقت خود را برای خانواده وقف کرده می پرسند بشدت مرا عصبانی می کند! او بهترین معلمی است که آنها می توانستند طی سال های تحصیل داشته باشند. او می بایست در برنامه های گوناگونی که وی را تبدیل به همسر، مادر و شخصی بهتر نموده است. این واقعیتی غم انگیز است که در بسیاری از کشورها والدین هردو تمام وقت مشغول کار در بیرون منزل هستند و پرورش فرزندان خود را به دست خدمتکار خانه می سپارند.
 
با عرض معذرت باید بگویم اگر بخواهیم یک مادر استخدام کنیم و در ازای خدمات وی پول پرداخت نماییم بی شک وی ثروتمندترین فرد بین اطرافیان خود خواهد بود. اما او تمام این کارها را با عشق خالص به خدای سبحان و تعالی و خانواده خود انجام می دهد. در بسیاری از کشورهای مسلمان خیلی مشکل است که پدر یا مادر بودن بعنوان نقشی بسیار جدی تلقی گردد؟
 
من ایران را بعنوان یک الگو میشناسم برای اینکه روزهایی را بعنوان روز مادر، پدر، خانواده و دختری که مکلف به پوشش حجاب می شود اختصاص داده است؟ این روزها باید در تقویم اسلامی سرتاسر دنیا نیز در نظر گرفته شود.
 
مادری که با تحمل رنج و اندوه فرزندان خود را بزرگ می کند، خردمندتر از آن است که مزد زحمات خود را از اجتماع بخواهد واجتماع موظف است از طریق ارشاد معنوی تسهیلاتی مناسب جهت کمک به وی فراهم نموده و به وی اقتدار بخشد.
 
زنان تصمیمات بسیار موثر و مهمی می گیرند و آن دسته از زنان که شانس تصمیم گیری دارند بسیار خوشبخت هستند. زنان باید از نظر کیفی و بر اساس مهارت هایی که دارند شناخته شوند نه بر اساس ظاهرا گفته می شود "پشت هر مرد موفقی یک زن وجود دارد!" بسیاری از روسای جمهوری از طرف همسرانشان حمایت و یاری می شوند.
 
به نظر من موقعیت زنان در خانواده از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا ایشان تنها کسانی هستند که فرزندان را از بدو تولد پرورش می دهند. نقش پدر از آن جهت که باید در حمایت از مادر آمادگی داشته باشد نیز بی اندازه مهم است، اما در صورتی که مادر تحصیل کرده باشد می تواند فرزندان بهتری بار آورد. خداوند سبحان و تعالی پرورش فرزندانی خوب را به ما یعنی والدین ارزانی داشته است.
 
کلمه عربی "ام" که در همه جای قرآن کریم و احادیث استفاده شده اساسا به معنای ریشه و مبدا می باشد؛ این بدان علت است که کودک در رحم مادر بمدت شش الى نه ماه نیازهای جسمی و روحی خود را از بدن مادر تامین می کند. در واقع مادر ریشه و منبع وجود کودک و کودک بازتاب وجود جسمی و روحی مادر است. زمان اقامت کودک در صلب پدر بسیار کوتاه است اما این اقامت در رحم مادر حدود ۲۷۰ روز به طول می انجامد. به همین دلیل کودک بیش از همه از مادر تاثیر می پذیرد و از این رو اسلام توجه خاصی به مادر دارد.
 
زنان می توانند قبل از ازدواج از وظایف و حقوق اسلامی خود از طریق مطالعه اطلاعاتی کسب کنند که در این صورت می توانند هنگام بروز اختلافات در ارتباط با چگونگی انتظارات خود در موقعیت بهتری قرار گیرند. امروزه متاسفانه پسران و دختران جوان با توقعات بسیار متفاوت با هم ازدواج می کنند. کشورهای غربی شاهد بالاترین درصد طلاق (میان مسلمانان در چهار سال اخیر بوده اند. (و این همان چیزی است که آنها «غربیها» می خواهند).
 
گاهی اوقات کمبود مشاوره عمومی و مذهبی از سوی یک شخص یا یک روحانی احساس می شود بنابراین بهتر است در طول زمان نامزدی یعنی قبل از ازدواج در پی رهنمود باشیم. ما نیاز داریم جوانانمان را از مفهوم ازدواج در اسلام و فواید آن آگاه نماییم.

 

انتخاب همسر

این روزها انتخاب همسر هم کفو از سفر کردن به ماه هم سخت تر است! آنقدر درخواست های دختران و پسران زیاد و متنوع است که والدین ترجیح می دهند که ایشان اصلا ازدواج نکنند! ازدواج در اسلام بسیار تاکید شده و نیمی از ایمان ماست. اما بواسطه "جهانی شدن" همسر ما باید ثروتمندترین، زیباترین بوده و تقریبا در همه چیز خوب باشد! اینها متاثر از رسانه هاست. جوانان ما می گویند: "ما می خواهیم اکنون با همسر آینده خود زندگی کنیم تا بفهمیم که می توانیم با آنها سر کنیم". این تصور غلطی از متعه (ازدواج موقت) است.
 
طرز فکر متداول دیگر میان جوانان ما این است که من از عهده خودم بر می آیم چه دلیلی دارد که ازدواج کنم و بار مسئولیت شخص دیگری را نیز بدوش بکشم؟ اینها همه نجوای شیطان است و ما مسلمانان اگر قرار است از جوانان و بنیان خانواده حمایت کنیم مسئولیم که این نجواها را از بین ببریم. از آن جایی که ازدواج برای یک زن هنگامی که سن وی بالاتر رود مشکل تر می شود این وظیفه رهبران جامعه است که شخص مناسبی برای ازدواج با وی پیدا نمایند.
 
زن مسلمانی که طلاق می گیرد نباید تمام تقصیرها را به گردن بگیرد. برخی ازدواج ها با شکست مواجه می شوند اما متاسفانه جوامع ما بعد از طلاق نفرت و بی احترامی نسبت به دختر نشان می دهند در حالی که پسر به زندگی خود ادامه می دهد! زن مسلمانی که طلاق می گیرد حق ازدواج مجدد را از دست نمی دهد.
بسیاری از زنان متاسفانه بعد از ازدواج هر گونه استقلالی را از دست می دهند. هیچ کس حق ندارد شخص دیگری را برده خود کند یعنی آن شخص را محصور به خدمت برای رفع نیازهای خود نماید. محروم کردن دیگران، از آزادی و اختیار گناهی کبیره است.
 
زن تحصیل کرده ای که زمانی متکی به خود بوده بعد از ازدواج بطور ناخوداگاه از شغل خود دست بر می دارد تا بتواند از همسر و خانواده خود مراقبت نماید. از آن جایی که شوهر در جاه طلبی آزاد است زن احساس بی ارزشی کرده و بطور کامل وابسته به همسر خود می شود. اگر خیلی شانس بیاورد ممکن است با مردی ازدواج کند که حقوق او را درک کرده و از او حمایت نماید و در کارهای روزمره در خانه و پرورش فرزندانی خوب کمک حال وی شود!
 
اما بدبختانه در بسیاری از کشورها بدلیل عدم آگاهی طرفین از حقوق متقابل خویش موضوع به این صورت نیست. بنابراین زنان باید در بدست آوردن مشاغلی ترغیب شوند که بتواند در پروراندن خانواده ای بهتر به ایشان کمک نماید. بعضی از این حرفه ها که به نفع کشورهای در حال توسعه است عبارتند از : پرستاری، مشاوره، جامعه شناسی، فیزیولوژی و تدریس. ما باید از کارفرمایان درخواست کنیم مادران و زنان متاهل را به صورت نیمه وقت استخدام کنند تا آنها بتوانند میان وظایف خانه داری و شغل خود موازنه برقرار کنند. مادران پرستار نیز باید از تسهیلات برخوردار گردند. درآمد کمی که یک زن بدست می آورد می تواند در ارتقاء اعتماد به نفس وی موثر بوده و او را خوشحال نماید.
 
هر زنی حق دارد برای امرار معاش خود سرمایه گذاری کند و در صورت تأهل، شوهر باید وی و فرزندان خود را تامین نماید. هر زنی حق دارد دارایی و مایملک داشته باشد. بعلاوه زن می تواند شرایط تعیین کند که در صورتی که شوهر اخلاق فاسدی پیدا کرد یا در صورت بدرفتاری با زن وی بتواند حق طلاق داشته باشد چنانچه اسلام چنین حقی برای وی قائل شده است.
 
اگر اسلام محدودیت هایی را برای مردان و زنان وضع کرده این بنفع خودشان است. درست همان طور که اسلام برای مردان حق طلاق قائل شده به زنان نیز این حق را داده که هنگام عقد بتوانند شرایط تعیین کنند مثلا اگر شما این کار و آن کار را انجام دهید حق طلاق با من باشد. در صورتی که مرد آن شرط را پذیرا شود دیگر نخواهد توانست آن را خنثی کند. از آن جایی که طلاق در اسلام توصیه نشده در صورت غیر قابل تحمل بودن برای طرفین بهتر است قبل از طلاق مشاوره های خاص انجام گیرد.
 
در صورتی که زن تمام وقت افکاری متشنج و خسته داشته باشد هرگز نمی تواند شاد باشد. وی نیاز دارد در خارج از منزل فعالیت داشته باشد تا از نظر جسمی و فکری سرحال شود. زن حق دارد بدن خود را برای شوهر حفظ کرده و آن را برای وی زیبا جلوه دهد. با مشارکت در فعالیت های خارج از خانه که منطبق بر موازین شرع می باشد زن کامل تر شده و برای دست و پنجه نرم کردن با شرایط سخت آماده تر می گردد. آنها همچنین می توانند دوستان جدید پیدا کنند و همدیگر را بهتر درک نمایند.
 
زن حق تحصیل دارد و می تواند دانش خود را با دیگران تسهیم کند. وی می تواند یک دانشمند، هنرمند، پزشک خوب یا هر آنچه خدا بخواهد شود. اما وی باید در هر کاری که انجام می دهد ارزش های اسلامی را حفظ کند و در صورت یافتن شغلی بهتر و یا وارد شدن به محیطی غربی تر به سمت ارزش های غیر اسلامی منحرف نگردد. یک راه ارتقاء استعدادها برگزاری همایش های زنان مسلمان در سرتاسر جهان است. تمامی کشورها می توانند هر ساله به نوبت میزبان رویدادهای مختلف باشند. ما موطفیم خواهران مسلمان خود را بشناسیم و از یکدیگر کسب دانش کنیم.

 

الگوی زن مسلمان

الگوی ما سیده فاطمه (سلام الله علیها) است که زنی اسوه بود. وی تمام کارهای خانه را بدون هیچ شکایتی انجام می داد و حتی کارهای خانه را بین خود و خدمتکارانش تقسیم می نمود. وقتی که یک دختر جوان، زن مسلمان موفقی را ببیند بطور یقین به وی مراجعه خواهد کرد! گاهی یک زن مسن تر می تواند برای یک دختر جوان تر الگو باشد. بنابراین ما بعنوان زن در برابر نسل جوان تر مسئول هستیم. با رعایت حجاب و حفظ منزلت خود از طریق هویت اسلامی خویش می توانیم به جهانیان نشان دهیم که ما با آنچه دینمان به ما آموخته، احساس امنیت و ایمنی می کنیم و از حفظ هویت خود هراسی نداریم. ما باید اهمیت حجاب را به دختران جوان خود نشان دهیم.
 
وظیفه والدین این است که برای فرزندان خود نام مناسب انتخاب کنند و آنها را مسلمانانی خوب بار آورند تا برای جامعه مفید واقع شوند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: "فرزند دختر نعمت است."
 
والدین باید اطمینان دهند که دخترانشان در محیطی امن و معنوی پرورش می یابد. وی باید تشویق شود دانش درست را فرا گیرد. بعلاوه هنگام انتخاب شغل و همسر با ملایمت و نرمش هدایت شود. والدین موظفند او را مورد احترام و تکریم قرار داده و حقوق وی را محترم بشمارند.
 
مادر ملزم است دختر خود را مدت ۲۱ ماه با شیر خود تغذیه کند، زیرا این حق اوست. والدین موظفند عشق خود را بدون هیچ شرطی نثار فرزندان نمایند و آنها را با واگذاری کارهای سخت به زحمت نیاندازند.
 
آیه ای از قرآن کریم در ارتباط با فرزندان:« وَقَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا »(3) "وخدای تو حکم فرموده که جز او هیچ کس را نپرستید و در باره پدر و مادر نیکویی کنید و چنانکه هر دو با یکی از آنها پیر و سالخورده شوند زنهار کلمه ای که رنجیده خاطر شوند مگویید و کمترین آزار به آنها مرسانید و با ایشان به اکرام و احترام سخن گویید. و پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا! هم چنان که پدر و مادر، مرا از کودکی به مهربانی پرورانند، تو در حق آنها رحمت و مهربانی فرما"
 
فرزندان باید سعی کنند از والدین خود تبعیت نموده و آنها را مورد حمایت خود قرار دهند و بعد از فوت ایشان اموال آنها را خیرات کنند.
 
افراد در برابر سلامتی خود مسئولند واگر چه خداوند قادر مطلق این نعمت را ارزانی داشته، این ما هستیم که با خوردن غذای حلال و انجام ورزش باید آن را حفظ و نگهداری کنیم. زنان باید در مورد مشکلاتی که در طول مراحل مختلف زندگی با آنها مواجه می شوند بیشتر مطالعه کنند. بسیاری از تغییرات هورمونی در طول مدت زندگی در زنان بوجود می آیند (همچنین در مردان)، اما مردان و زنان چون جاهل به مساله هستند نمی دانند با این گونه مشکلات چگونه برخورد کنند.
 
بیماری عمده دیگری که هر کسی را می تواند مبتلا کند ویروس اچ. آی. وی. و ایدز است. این افسانه ای بیش نیست که زنان و مردان مسلمان هرگز ایدز نمی گیرند، آنها در اشتباه هستند! همه روزه بسیاری از خواهران ما در اثر ابتلا به این بیماری بدلیل فقر و بیکاری، خاموش و بیصدا از بین می روند. زنان همچنین باید برای معاینه عمومی بطورمدام اقدام کنند، تا در صورت وجود یماری زودتر آشکار گردد. در این رابطه در بسیاری از روستاها تعداد معدودی خوش شانس وجود دارند که از طرف کلیسا کمک و یاری می شوند.
 
زن مسلمان حق دارد در صورت مراجعه به بیمارستان دکتر زن او را ویزیت نماید. ما بسیاری از زنان خود را مورد تشویق قرار می دهیم تا وارد حرفه پزشکی شوند تا تنها زنان را مورد معاینه قرار دهند. اینجا زنان بیمار بدلیل هزینه های بالای درمان، از رفتن برای معاینه خاص پزشکی اجتناب می کنند. بسیاری از مردان، بدلیل صورتحساب های کلان، همسران خود را بابت دادن پول اضافی، جهت گرفتن اشعه ایکس و تجویز دارو منع می کنند. زنان صرفا بدلیل نداشتن ثبات مالی نباید از حق مداوای پزشکی محروم شوند.
 
طرح بیمه درمانی ارزان باید در سراسر جهان برقرار گردد (بویژه برای زنان مسلمان). لذا از آن طریق قادر خواهیم بود اطلاعاتی را که در صورت دور بودن از منزل نیاز دارند در اختیار آنها قرا دهیم. بیشتر زنان ۴۰٪ از عمرشان را صرف مراجعه به دکتر می کنند. اما اکثر این بیماری ها در ارتباط با استرس و تنش می باشد. در واقع اینجا در کنیا حتی یک زن از کار افتاده نیز حق دارد، به درمانگاه های خاص، که معاینه توسط زنان صورت می گیرد، مراجعه نماید. این یک واقعیت است که مردم بیشتر مراقب حیوانات خانگی و اتومبیل های خود هستند تا خودشان! ورزش حتی در حد پیاده روی، بسیاری از بیماری ها را کاهش می دهد. این حقیقتی است که مورد تایید همگان است، اما متاسفانه در بسیاری از کشورها ورزش و سلامتی در زمره مسائل مهم گنجانده نمی شود.
 
همه ما هزینه بسیار زیادی جهت داشتن اندامی متناسب و کم وزن صرف می کنیم. اما در صورت حفظ سلامتی با رژیم و ورزش تا پایان عمر بدون صرف هزینه، دارای بدنی سالم خواهیم بود انشاءالله.
 
کمبود استادیوم و تسهیلات ورزشی مختص خانم ها بسیار ناامید کننده است. من تمام عمرم را در انگلیس با ورزش گذراندم اما از زمانی که تصمیم به رعایت حجاب نمودم در واقع به زندگی ورزشی خود در کنیا پایان بخشیدم. بعد از ۱۸ سال در جشنواره ورزش بانوان در موباسای کنیا به ورزش های رقابتی پرداختم. فوائد ورزش بقدری زیاد است که زمان بسیار زیادی نیازارد تا به نگارش در آید. ما از ورزش یاد می گیریم شکست را بپذیریم، شکستی که به ما یاد داده که همه چیز همیشه بر وفق مراد ما نیست و همچنین نظم و احترام گذاردن به طرف مخالف را به ما آموخته است. اینها تنها تعداد کمی از این فوائد است در بسیاری از کشورها از ورزش های مختص زنان چشم پوشی شده کردهاند اما باز، ایران، در این مورد راه به سوی ایجاد تسهیلات برای زنان می گشاید.

 

زنان مسلمان در میدان سیاست

زنان مسلمان عملا در سیاست وارد نشده ند (مگر زنان مسلمان ایرانی و تعدادی از کشورهای دیگر) وبخاطر سنگین بودن کار سیاست از آن دور افتاده اند. ما در کنفرانس ها موظفیم، جاهایی را که برای زنان مسلمان تفاوت ایجاد کرده اند شناسایی نماییم و یقین حاصل کنیم که بقیه مردم جهان از آن آگاهی پیدا می کنند. نسل امروز زن برهنه و فریبنده را بعنوان الگو درک کرده؛ بنابراین باید به آنها نشان دهیم که زنان با حجاب به چه چیزهایی دست یافته اند.
 
مجلاتی مانند "محجوبه" و دیگر نشریه های مذهبی گزارشات بسیار خوبی ارائه می کنند که لازم است به رویت غیر مسلمان ها نیز برسد. این امر ضروری است که مجلاتی با محتوای ارزش های اسلامی بر گرفته از قرآن، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) تاسیس شود و توسط مسلمان ها و غیر مسلمان ها خوانده شود. در مجلات اسلامی لازم است برای نگارش آیات قرآن کریم بطور مستقیم تدبیری خاص اتخاذ نمود، زیرا که مردم مجبورند با احترام کافی با این گونه مجلات رفتار کنند. می توان مسائلی مانند بهداشت، ایدز و مواد مخدر را در این نشریات معرفی نمود. ماهانه مجلات غیر اسلامی بسیار زیادی منتشر می شوند؛ این مجلات پسران و دختران ما را آشفته می کنند. ما اینجا در کنیا به مجلاتی که از خارج می آید دسترسی داریم که سانسور نشده اند.
 
نشریات ما باید به زبان ساده انگلیسی نوشته شوند تا برای همه قابل خواندن باشد. باید مجلات همگانی، مخصوص زنان برای تمام خوانندگان در سراسر دنیا چاپ گردد. زنان می توانند پایگاهی اطلاعاتی جهت ارجاع آسان داشته باشند.
 
بدبختانه زنان وقت و تلاش اضافی صرف نمی کنند تا از وقایعی که سراسر جهان در حال وقوع است مطلع شوند. ما باید بطور فشرده اخبار را پیگیری کنیم زیرا خواهران و برادران مسلمان ما از هر چیزی تاثیر می پذیرند. لازم است زنانی را نشان داده و بشناسانیم که بخاطر جنگ های غیر قانونی در سراسر جهان در رنج بسر می برند، در میان آنها زنان بیوه و طفلان یتیم یافت می شوند. بعلاوه زنان مسلمان در اسارت نیز نباید فراموش شوند. حتی ما می توانیم به دیدار آنها رفته و مدعی حقوق اساسی آنها بعنوان مسلمان باشیم.
 
پناهندگان زیادی پیرو جنگ های مدنی غیر ضروری باقی می مانند که بواسطه از دست دادن همه چیز خود هیچ هویتی ندارند! نمی توانند شغلی پیدا کنند زیرا کارت شناسایی یا شناسنامه ندارند. این زنان نام اسلامی خود را تغییر داده و در نتیجه به روسپیگری تن در می دهند. خواهران باید از طریق email با هم در تماس باشند و اجازه دهند تا هر یک از موقعیت کشورشان و نیز خواهران مسلمانشان آگاه گردد.
 
اگر بخواهیم رشد جهانی پیدا کنیم می بایست نظام ارتباطی خوبی داشته باشیم. امروزه بزرگترین ضعف ما آشنا نبودن به بسیاری از زبان هاست و فکر می کنم که تحولی از این نظر در شرف انجام است. اگر خواهران ما تشویق شوند و در سمینارهای کوچک شرکت کنند اعتماد به نفس و تجربه بیشتری برای کارهای بزرگتر و قدم های بعدی کسب می کنند.
 
باید اخبار بروز و جدید به مناطق محلی ارسال شود تا زنان از وقایع خارج از جامعه خود آگاه شوند. چند سال قبل در روزنامه ها در مقاله ای خواندیم که قطع عضو تناسلی زنان سنتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. از آن جایی که این توهینی به اسلام، زنان و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) محسوب می شد با نویسنده این مطلب تماس گرفته شد و از وی خواسته شد تا مطلب مربوطه را اصلاح نماید؛ بعد از آن مقالهی دیگری با این مضمون در بسیاری از مناطق آفریقا چاپ شد، با اینحال رسانه ها بسرعت عمل کردند و بسیاری از مردم خواستند از صحت و سقم آن خبر مطلع شوند زیرا مصاحباتی با ارائه تصویر با تعداد زیادی زن مسلمان سومالیایی انجام شده بود. وقوع مجدد چنین مسائلی باعث دادخواهی و تظلم از سوی همه خواهد شد.

 

زنان مسلمان در کانادا

کانادا زنان مسلمان عموما درارتباط با هویت خود دچار سردرگمی می شوند. زیرا آنها بسیار سعی می کنند از خواهران غیر مسلمان غربی خود که بنظر بسیار باهوش و ثروتمند هستند تقلید نمایند. در غرب معیار فرهنگی سنجش ارزش زن جاذبه ی جنسی وی می باشد. از آن جایی که وی بشدت می کوشد تا خودش را در منظر عموم لاغر و زیبا جلوه دهد بتدریج به تباهی کشیده می شود. عجب مغایرتی با یک زن مسلمان !؟.
 
ما برای برگرداندن هویت زن مسلمان به برگزاری سمینارها و سخنرانیهای منظم نیاز داریم. زن مسلمان باید به سابقه خود ببالد و همزمان با درس گرفتن از این گردهمایی ها بتواند پاسخ سؤالات خود را بیابد، هم چنین می تواند دیگران را برای شرکت در این گردهمایی ها تشویق نماید. ما همه جسارت انجام چیزهایی را که نسبت به آنها جاهل هستیم نداریم اما موظفیم از گهواره تا گور در پی دانش باشیم! اسلام روش کامل زندگی است و بنابراین ما بسیار خوشبختیم که هم از نظر اخلاقی و هم از جهت مذهبی از سوی قرآن کریم هدایت می شویم!
 
ما ملزم هستیم برای آن دسته از بزرگسالان که به علل گوناگون فرصت یادگیری را پیدا نکرده اند کلاس هایی تشکیل دهیم. بزرگسالان نباید از آموختن خجالت بکشند. اگر قرار بر این است که زنان پیشرفت کنند باید در کاری که انجام می دهند اعتماد به نفس و ایمان داشته باشند. من در حال حاضر با این سن سعی دارم قرائت قرآن را به زبان عربی یاد بگیرم! بسیاری از کشورها بزرگسالان خود را ترغیب به فراگیری دانش بیشتر می کنند. ما نیز باید خواهران خود را به این کار تشویق نماییم.
 
از آن جایی که زنان در کنار خانواده های خود زندگی می کنند، می توانند افراد پاکی پرورش دهند به طوری که بتوانند جامعه خود و حتی جوامع دیگر را هدایت کنند. در این صورت نهادی پایدار ارائه و ارزش های انسانی برگردانده خواهد شد.
 
کودک درست از همان آغاز نیاز به مادر دارد. برای اینکه غرب بتواند کودکان ما را مطابق با ارزش های خود، بدور از ارزش های اسلامی بار آورد، با تکرار و القاء این کلمات که کودکان خود را از همان سنین پایین به مهد کودک بفرستید بتدریج درافکارما نفوذ می کند. و این در حالی است که نیازهای مادی ما رو به افزایش می یابد، در نتیجه والدین هر دو مجبور می شوند سخت کار کنند تا پول کافی بدست آورند آن کودک کم سن و سال نیز همواره میان گفته های پدر و مادر و معلمان خود دچار سرگردانی می شود. بنابراین این مساله که مادر خود باید تحصیلکرده و رشد یافته باشد از اهمیت خاصی برخوردار است. قطعا ما به مدارس بیشتری با مدیریت مسلمان شیعه نیازمندیم.
 
همزمان با رشد کودک تحولات روانی در افکار وی ایجاد می شود که بواقع حیرت انگیز است. مادران بمنظور کسب توانایی مورد لزوم برای مراقبت از فرزندان دارای سنین مختلف، دوره های آموزشی کوتاهی را متناسب با نیازهای ایشان بگذرانند. پیامبر ما (صلی الله علیه و آله و سلم) پیش از این ما را در چگونگی تربیت فرزندان در سطوح مختلف در ۱۴۰۰ سال قبل راهنمایی کرده است! آیا ما آن را بکار می بندیم؟ اگر والدین هر دو تشویق گردند که در این دوره های آموزشی شرکت کنند در حد بسیار زیادی به جامعه ما کمک می شود.
 
می توان کلاسهای آموزشی را طوری ترتیب داد که زنان را در باز کردن مغازه های کوچک یا شروع تجارت از خانه کمک کند. زنان همچنین می توانند از وام و امتیازات کم در شروع کار برخوردار گردند. این روش در کلیه سازمانهای مسیحی اعمال و بخوبی جواب داده است. زنان با استعداد بسیاری داریم که بیکار در خانه می نشینند و تمام وقت خود را به تماشای فیلم می گذرانند و ما موظفیم این وضع را تغییر دهیم. زنان در اکثر کشورها حق رأی دارند اما متاسفانه هرگز از این حق استفاده کامل نمی برند. امسال ما توانستیم تا حدود زیادی با تبلیغات زیاد و استمداد از زنان در این امر موفق شویم و زنان کنیایی بویژه زنان مسلمان دارای استفاده از رای شدند.
 
همه ما بعنوان یک شهروند موظفیم در امور کشور خود دخیل باشیم. تغییراتی که مورد نیاز ماست ممکن است فورا ایجاد نشود اما حداقل ما خط مشیی برای نسل آینده مطرح نموده ایم. هنگامی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می خواستند اسلام را علنی کنند این خدیجه کبری بود که در کنار نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آماده به خدمت ایستاد. آنچه را نباید فراموش کنیم این است که کمک های ناب و مالی وی بود که به حضرت کمک کرد تا اسلام رواج دهد. آنچه را که باید بخاطر بسپاریم این است که ایمان و پشتکار بی اجر نخواهد ماند! بواسطه ی مردی بزرگ و زنی بزرگ ما دارای نسلی فوق العاده و عالی و اسلامی با پرچم برافراشته هستیم.
 
زنان بزرگ بسیاری داریم که در زمان جنگ و سختی در صف اول قرار داشتند، به بانو زینب(سلام الله علیها) در محرم و سیده فاطمه (سلام الله علیها) زمانی که وی را از داشتن ارث خود یعنی فدک محروم کرده بودند فکر کند. این زنان والا مقام دانش سیاسی و مذهبی خود را بکار گرفتند تا به جایی که می خواستند رسیدند.
 
جهت حفظ حقوق بشر به ارگانی مرکزی برای کمک به ارائه قوانین و حقوق نیاز داریم. باید دفاتر اسلامی با کادر مجرب وجود داشته باشد تا هنگامی که زنان احساس نیاز کردند به آنها کمک و راهنمایی کنند. زمان بروز اختلاف نظر در ارتباط با مسائل زناشویی یا ارث یا حتی در مورد طلاق زنان باید تنها توسط شریعت اسلامی ارشاد شوند و لا غیر. ما می توانیم از همین حالا برای تربیت اینگونه افراد اقدام نماییم. اخیرا در کنیا می خواستند دادگاه های khahdis (قانون اسلامی تسنن) را از قانون دادگاه اصلی خارج کنند اما موفق نشدند.

 

زنان مسلمان در کشورهای پیشرفته

زنان مسلمان در کشورهای پیشرفته دچار مشکلات عدیده ای هستند زیرا با داشتن حجاب تحت ظلم و بیسواد انگاشته می شوند. در پیدا کردن شغلی مناسب مشکل دارند. ایشان نگران نماز و زمان انجام این فریضه می باشند. هم چنین در ارتباط با غذایی که می خورند روزهایی که نیاز به تعطیلی دارند مانند روزهای سالگرد وفات و میلاد امامان (علیهم السلام) و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با مشکلات مواجه هستند. فهرست این مشکلات تمامی ندارد. اگر هیچ نوع تبعیض علیه زنان در این کشورها وجود ندارد پس چه دلیلی دارد که بسیاری از زنان شاغل در آمریکا و برینانیا مجبور می شوند حجاب خود را بردارند. به این دلیل اینکه ایشان را تحت فشار شدید قرار می دهند تا مجبور به این کار شوند. رسانه ها بیشترین جرم را برای منفی نشان دادن اسلام بر عهده دارند. آنها هرگز جوانب مثبت مسئله را به تصویر نمی کشند و این وظیفه ما مسلمانان است که نگاه منفی که متوجه اسلام و زنان است از بین ببریم.
 
چنانچه زنی بخواهد در خارج از منزل کار کند باید نوع محیط کاری و افرادی که با آنها در ارتباط خواهد بود را در نظر بگیرد. دست دادن زن و مرد مسلمان با نامحرم واقعیتی ساده اما نادیده انگاشته شده است و این باعث شرمساری است که در کشورهای غیر اسلامی کسی از این واقعیت اطلاعی نداشته باشد. این روزها اگر زنی بخواهد به کشور خاصی سفر کند یا پاسپورت خود را تمدید نماید باید هر چیزی که گوش و موهای وی را می پوشاند بردارد. این شرط گرفتن ویزا و پاسپورت است و این نقض کلی حقوق افراد است!
 
وقتی در کشوری تعدادی زن مسلمان وجود دارد ارتباط مستمر آنها با سازمانی اسلامی دارای اهمیت است. چنانچه این زنان با حقوق خود آشنایی داشته باشند قادر خواهند بود به دیگران نیز آموزش دهند اما آنها باید تحت نظارت یک یا دو سازمان دیگر باشند. ما بسیاری چیزها را پذیرفته شده فرض می کنیم، بنابراین اگر قرار باشد بسرعت جهانی شدن پیش رویم باید حقوق خود را فورا عملی نماییم.
 
خواسته اسلام این است که شخصیت زن حفظ شود بطوری که با وی مانند یک عروسک برخورد نشود و در عین حال بعنوان عضوی کارآمد و جدی در جامعه در نظر گرفته شود. زنان صرفا برای مردان و لذت بردن آنها خلق نشده اند. اگر مرد و زن با هر تجربه و سابقه ای بفهمند که پیشرفت معنوی و اقتدار با هم در حرکتند دیگر چه اهمیتی دارد کجا باشیم، آن وقت است که افکار و ارزش های ما تحت تأثیر هیچ عامل خارجی قرار نخواهد گرفت. در این زمان که غریبان سعی دارند هویت ما را خدشه دار کنند لزوم کسب دانش برای زنان ما از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زنان سعی دارند به جای اینکه مکمل مردان باشند به رقابت با آنها برخیزند. جوانب مادی زندگی برای آنها مهمتر از جنبه معنوی آن است.
 
زنان و مردان ما دیگر تنها با نشستن در مساجد و گوش کردن چیزی یاد نمی گیرند. سوالات بسیار زیادی در اذهان برادران و خواهران ما وجود دارد که باید پاسخ داده شود و امروزه این روش دیگر منسوخ شده است. همچنین اکثر زنان در کشورهای پیشرفته بدلیل داشتن جدول کاری سنگین از رفتن برای آموزش و یادگیری در شب بسیار خسته شده اند. بنابر این کلاس هایی باید ترتیب داده شود که در طول روز و زمان تعطیلات برگزار گردد. به گفته امام خمینی (رضی الله عنه) مدارس دینی در قم باید به آموزش ادامه داده و تعداد دانشجویانی که متخصص در ارشاد مردم خواهند شد را افزایش دهند.
 
نیازی مبرم به فقها و دانش پژوهان اسلامی احساس می شود و ایشان باید به سراسر جهان رفته و مراکزی برای حفظ اسلام بر پا نمایند. شناخت و پیروی از یک روحانی مسلمان وظیفه ی دینی و الهی ماست. اگر بخواهیم هویت واقعی اسلامی خود را حفظ نماییم باید از تلفیق برخی مسائل فرهنگی در حیطه های مختلف عبادی پرهیز کنیم. ما برای گرفتن راهنمایی و ارشاد به روحانیون زن و مرد مسلمان نیاز داریم. اسلام تا ابد به چنین فرهیختگانی احتیاج دارد.
 
خجل و شرمسار هستیم از این که بگوییم در بسیاری از کشورها افراد ناتوان چه مرد و چه زن بعنوان عضوی از اجتماع در نظر گرفته نمی شوند. بسیاری از مردم فراموش می کنند که این ها انسانهایی هستند دارای احساساتی درست مانند هر شخص دیگری و ناتوانی از انسان بودن آنها چیزی کم نمی کند. جامعه ما باید این گونه افراد را شناسایی کند.

 

مراقبت از افراد ناتوان

ما باید به مردم بیاموزیم که چگونه از افراد ناتوان مراقبت کنند. در کنیا دختران ناتوان زیادی وجود دارند که مورد سوءاستفاده جنسی و بدرفتاری قرار می گیرند. این دختران بیچاره در مراقبت از خود ناتوانند و در نتیجه سکوت اختیار می کنند.
 
- مدارس مخصوص با معلمانی خاص ساخته تا در حال بدانند چه باید انجام دهند.
- مراکز اسلامی ما باید این گونه افراد ناتوان را تامین نمایند. اگر نابینا باشند باید از خط بریل برای خواندن قرآن و در صورت ناشنوا بودن از ضبط صوت استفاده کنند.
- کسانی که می خواهند بعنوان مبلغ کار خود را با مردم نابینا ادامه دهند لازم است زبان اشاره یاد بگیرند.
- با زنانی که از ناتوانی جسمی و فکری رنج می برند باید بهتر برخورد شود.
 
آنها حق ارث دارند و باید مطابق با ناتوانی خویش تحصیل کنند. در صورتی که ناتوانی آنها اجازه دهد می توانند در بسیاری از فعالیت ها اعم از ورزش شرکت کند. اگر دستانی سالم دارند، بازی های با توپ روی ویلچرهست (نقاشی و نویسندگی) که می توانند انجام دهند. می توان آنها را به انجام هنرهای دستی و نیز کار با کامپیوتر تشویق نمود. هر چند تمام این ها در بسیاری از کشورهای پیشرفته عملی و در دسترس است؛ کشورهای جهان سوم بدلیل فقدان منابع و کادر مجرب اسباب نیاز این افراد را فراهم و اجرا نکرده اند. اگر ناتوانی شخص شامل دستان وی باشد باید وی را ترغیب کرد که از پاهای خود استفاده نماید.
 
مردم ناتوان حق بیرون رفتن و گردش دارند و ما باید به آنها این اطمینان را بدهیم که تسهیلات برای آنها فراهم است. گرچه ممکن است خرید مایحتاج برای بیرون رفتن این گونه افراد در صورت فراهم نبودن مانند یک کابوس باشد. اگر شخص ناتوانی تنها توانایی حرف زدن داشته باشد می توان وی را در نمایش های رادیویی شرکت داد و دیگران را نیز ترغیب به این کار نمود. آنها حق مداوای صحیح از طریق فیزیوتراپی مطابق با درجه ناتوانی خویش را دارا هستند.
 
در پاسخ به کنفرانس پکن و دیگر کنفرانس های مشابه آن نظر عموم این بود که این سند برای آزادی زنان و حمایت از آنها ضروری بود. در اینجا مایلم تاکید کنم که در زمان ظهور اسلام حقوق بسیار زیادی به زنان مسلمان داده شد و همزمان با آن ایشان را از دستان اشراری رهایی داد که از آنها بعنوان کالای جنسی استفاده می کردند و آنها را از حقوق اساسی خود محروم می نمودند . اسلام در مقابل بهره کشی و بدرفتاری با آنان جامعه خود حمایت کرد.
 
آنچه در طول کنفرانس پکن اتفاق افتاد شکل مفرطی از فمنیسم بود. زنان می خواهند دست به حرکتی بزنند که ایشان را در برابر آنچه که برای آنها ناشناخته است حمایت کند؛ یعنی در مقابل خطرات موجود در جامعه ای که آنها در آن زندگی می کنند. اگر آنها در پی مساوات جنسی هستند پس شاید بهتر باشد که این زنان خواهان منع استفاده از اندامهای خود در تبلیغات برای فروش اجناس باشند. همچنین موارد فقر و بیکاری باید به عنوان یک معضل در نظر گرفته شود اما نوعی فیسنسیم در سراسر جهان افزایش پیدا کرده و در برخی کشورها قانونی نیز می باشد؟ آیا این سند با توجه به اینکه زنان و کودکان را تحت تأثیر قرار می دهد برای متوقف کردن روسپیگری تدوین شده است؟. آیا یک زن حق ندارد از بدن خود در برابر تجاوز وسوء استفاده دفاع کند؟ آیا یک زن حق ندارد از بدن خود در برابر تجاوز و سوء استفاده دفاع کند؟ تبعیض قائل شدن و در عین حال دادن حقوق مساوی به زن فی نفسه یک تناقض است! می توان زنان را در ایران پس از انقلاب اسلامی که در آنجا جزو مهمترین مقامات کشور هستند الگو قرار داد. بسیاری از ایشان عضو مجلس هستند و با مردم برای حل مشکلاتشان در ارتباط می باشند. زنان بوسیله حجاب از خود حمایت می کنند و در عین حال دارای تحصیلات عالی نیز هستند. زنان موظفند ابتدا در دید خداوند ارزش داشته باشند، در حقیقت مردم از آنان بعنوان عضوی از جامعه تقدیر خواهند نمود.

 

تأکید کانال های تلویزیونی بر ازدواج غیر اخلاقی

امروزه روزنامه ها و کانال های تلویزیونی روی کشورهایی تأکید دارند که بوسیله آنها ازدواج هم جنس بازی قانونی اعلام شده است. متاسفانه اولین آنها کشور انگلیس است، کشور بعدی آفریقای جنوبی می باشد.
 
رسانه ها نه تنها از اعلان این عمل غیر اسلامی به خود می بالند بلکه با افتخار مکان هایی که زوجین هم جنس بتوانند بهترین جشن را برای خود بگیرند، را نیز معرفی می کنند! گردانندگان چنین پیوندها باری دیگر راه پول در آوردن را هم پیدا کرده اند! بسیار غم انگیز است اگر قرار باشد کودکان ما شاهد این همه عقاید فاسد باشند.
 
مسلمانان و غیر مسلمانان سراسر جهان باید یکپارچه شوند و ترویج ازدواج همجنس بازان را محکوم کنند. این پیوندها نباید به رسمیت شناخته شود. ما موظفیم قانونی شدن این عمل در کشورهای دیگر را متوقف کنیم زیرا غرب می خواهد بنیان خانواده و نسل آینده را تخریب نماید. اعطای حق همجنس خواهی بسیار ناپسند و نامعقول است.
 
غم انگیز ترین بخش در حال حاضر این است که حتی هالیوود نیز شرم ندارد از درست کردن فیلمهایی که در آن هنرپیشه ها ارتباط همجنس ها را "طبیعی" نمایش دهند. با بزرگترین دشمن خود یعنی تلویزیون چه برخوردی باید داشت؟
 
از آن جایی که قرآن کریم تاکنون خطرات این پیوند غیر شرعی را به ما یاد آور شده است ما نمی توانیم و نباید از موضع خود عقب نشینی کنیم. ما حق داریم عقیده خود را ابراز کنیم. آیا می توان کودکانی را که با چنین زوج هایی زندگی می کنند تصور کرد؟ آن دسته از کودکانی که با دو مرد یا دو زن همجنس باز بزرگ می شوند از مشکلات روانی جدی رنج خواهند برد. ما موظفیم از طریق تحقیقات پزشکی، علمی و مذهبی ثابت کنیم که این گونه ارتباطات طبیعی نبوده و خطری برای نسل آینده می باشد. ما باید از ابزار تبلیغاتی و رسانه ها برای تفهیم و ارسال این پیغامها استفاده نماییم.
 
قرآن کریم رهنمودهایی در مسائل ازدواج، ارث و تدفین برای زنان و مردان مسلمان دارد. بنابراین تبعیض با دادن حقوق فرد به خودش تفاوت دارد. زمانی که ما قبول نداشته باشیم با شخصی، چه مرد چه زن، سیاه یا سفید، مسلمان یا غیر مسلمان، درست و منصفانه برخورد و رفتار شود، در واقع شما حق وی را از او گرفته اید. همه ما اهل هر جا که باشیم و هر کس که باشیم حق شهروندی و برخورداری از رفتار منصفانه را داریم. آنچه که ما نیاز داریم انصاف و عدالت است نه مساوات.
 
با شروع مساوات جنسی مردان تقاضای حق بچه دار شدن و شیر دادن را خواهند داشت درست مانند زنان که حق سقط جنین را طلب خواهند کرد. در اینجا نکته دیگری را متذکر می شویم. اسلام با سقط جنین مخالف است اما اگر زن مسلمانی در یک کشور غربی ادعا کند که این حق وی می باشد. زن در سقط جنین مختار است زیرا وی استدلال می کند که بدن خودش است، اما وقتی مردان از بدن وی استفاده می کنند وی آن را آزادی انتخاب می نامد.
 
- وی از روی گم گشتگی حقوقی را انتخاب می کند که با شرایط وی متناسب باشد!
- فاجعه ای که این عمل ببار خواهد آورد آیا قابل تصور است؟
 
در ارتباط با ورزش آنها می گویند نیازی به تفکیک ورزش های زنان و مردان نیست، فقط بگذاریم همه با هم مسابقه بدهند!. در بیمارستان ها مردان و زنان یکسان مداوا شوند یعنی یک زن می تواند از حق ویزیت شدن توسط پزشک زن بگذرد. در آخر نیز می گویند هیچ فرقی بین زن و مرد وجود ندارد، و زنان می توانند مانند مردان عمل کنند و بالعکس، که نتیجتأ ترویج همجنس بازی ایجاد خواهد شد.
 
مردان و زنان مساوی اما متفاوت آفریده شده اند برای اینکه هماهنگی در جهان وجود داشته باشد. یک زن متفاوت فکر می کند، نیازی نیست که یک دانشمند این را ثابت کند، بنابراین زمانی که یک زن شروع می کند مانند یک مرد (تساوی جنسی) رفتار نماید فاجعه در اجتماع رخ می دهد. بدن وی نیز متفاوت است! اینجا لازم است آیه ۳۴ از سوره نسا را یادآور می شویم: "مردان را بر زنان تسلط و نگهبانی است بواسطه ی آن برتری (نیرو) که خدا بعضی را بر بعضی مقرر داشته و هم بواسطه ی آنکه مردان از مال خود باید به زنان نفقه دهند."
 
آغوش مادر اولین مکتب برای آموزش و پرورش کودکان است بنابراین در صورتی که مادر نان آور خانه شود کودکان کجا خواهند رفت؟ آنها به جامعه واگذار خواهند شد تا هر گونه که بخواهد آنها را تربیت نماید و در نهایت که نزد ما برمی گردند بیگانه ای بیش نخواهند بود. مادر داشتن حق کودک است. مگر موقعیتی پیش آید که مادر توانایی بزرگ کردن وی را نداشته باشد در آن صورت مادر باید در جستجوی مهد کودک یا پرستار کودک باشد که جایگزین وی گردد.
 
کودکی که توسط شخص دیگری غیر از مادر یا پدر خود تربیت شود چگونه می تواند تفاوت بین آنها که مانند والدینش رفتار می کنند را با پدر و مادر خود بفهمد؟ اینگونه استدلال می شود که زنان از حقوق خود آگاه نیستند من در تعجبم که آنها در این کنفرانس های مختلف برای کدام حقوق د ستیزند؟
 
زنان بتوانند در زمینه های مختلف طوری آموزش ببینند که مشکل فقر را کمتر و سبک تر کنند دیگر مانعی برای آنان در رسیدن به اهدافی که در چارچوب جامعه و مذهب خود دارند وجود نخواهد داشت. اگر این کشورهای باصطلاح پیشرفته خواهان کمک به کشور های جهان سوم هستند چرا زمانی که شرایط طوری فراهم می شود که جامعه ای با کیفیت خوب بوجود می آید به جای گلوله باران کردن آن جوامع با فرهنگ خود، ساکت نمی نشینند.

 

زنان در دولت انگلیس

در انگلیس دولت اصرار دارد که زنان تا جایی که می توانند در خانه بمانند و تنها در موارد لزوم سر کار روند تا از فرزندان خود مراقبت نمایند. عجیب است که ما در کشورهای جهان سوم درست عکس آن را عمل می کنیم. دلیل اینکه مردان عموما "نان آور" هستند این است که ایشان از نظر عاطفی بهتر از زنان می توانند فشار ناشی از کار را تحمل کنند. طبیعی است که زنان در صورت کار در بیرون عصبانیت خود را در خانواده و سر بچه ها خالی می کنند.
 
اگر زن بخواهد در خارج از خانه مشغول کار شود لازم است کودکان خود را تحت تربیت یک خدمتکار مسلمانی که به ارزش ها و قوانین اسلامی آشنا باشد قرار دهد. در زمان های قدیم والدین ما در این امر به ما کمک می کردند (خانواده های گسترده که در آن صورت ارزش های فرهنگی ما حفظ می شد. در این روزها زوج های جوان تمایل دارند بروند و تنها زندگی کنند. بسیاری از زوج ها هستند که هر دو در خارج از منزل کار می کنند و زندگی های خود را تمام و کمال تأمین می کنند؛ تعداد کمی از آنها این شانس را دارند. وضعیت ایشان کمی شبیه وضعیت اسب و گاری است. یک گاری نیاز به یک اسب برای کشیدن دارد و یک هواپیما برای به پرواز در آمدن به خلبان نیاز دارد و هر دوی این ها با هم در تعادلند. در صورت وجود دو هواپیما و نبود خلبان تکلیف پرواز چه خواهد شد؟
 
آیا عجیب به نظر نمی رسد که این کنفرانس های سازمان ملل بجای ارائه آگاهای که با استفاده از آن مردان و زنان بتوانند در تعادل زندگی کنند. هدف متفاوتی را دنبال کند تا زندگی های مردم را از هم بپاشد. کشمکش ها و جنگ های بسیار زیاد زندگی مردم و را مختل نموده است اما تمام این کنفرانس ها از آنها چشم پوشی می کنند. سخنگوها و اعضا بر این مسئله توافق دارند که داشتن جامعه ی دمکراسی بدون برقراری مساوات امکان پذیر نیست. آیا در حال حاضر کسی هست که در یک جامعه ی دمکراتیک زندگی کند؟ سوال من این است کدام کشور غیر اسلامی؟ آیا همه ی ما زندانیان دولتی نیستیم که چگونه زندگی کردن و چگونه فکر کردن را به ما دیکته می کنند؟
 
دانلود نکته ی دیگری که مایلم در مورد آن بحث کنم این است که یک زن مسلمان می تواند با استدلال به این که مردان حجاب ندارند درخواست نماید که حجابش را بردارد! (تساوی جنسی). ما نیاز به گردهمایی هایی داریم که از طریق آنها در تعادل زندگی کردن را توسعه دهیم و با استفاده از آن هنگام بروز دردسر و مشکل به همدیگر کمک نماییم. این وظیفه ی دولت های مربوطه است که نیازهای اساسی ملت را تامین کنند تا پیش از این مردم تباه نشوند، جهل و نادانی دلیل اصلی انحطاط مردم است، به تالرهن سلا، آن کنفرانس ها راهی برای براندازی خانواده و ارزشهای معنویی می باشد که برای کشوری که به و اما به رشد معنوی دست پیدا کرده و جوانان خوبی برای نسل آیناه تربیت نماید، اساس نیست. آن اسناد مانند شخصی است که ماسک زده باشد، نمی توان فهمید که پشت آن در واقع چه چیز پنهان است. زنان باید از مبارزه برقراری مساوات با مردان دست بردارند زیرا ما در نظر خالق خویش مساوی هستیم، ولی متفاوت هستیم.
 
- تساوی یعنی مانند هم بودن؛ انصاف یعنی با عدالت و منصفانه رفتار کردن.
- کدام یک را برای تمام بشریت خواهانیم؟
 
در خاتمه، ما باید از طریق اینترنت، email و رسانه ها با هم متحد شویم و در مورد مشکلات و نیازهای یکدیگر تحقیق کنیم. لازم است فیلم ها و کارتون های اسلامی برای زنان و کودکان را ترویج داده و بازدیدهای منظم از مراکز گوناگون در سراسر جهان داشته باشیم. هر کشوری نیازهای متفاوتی دارد و ما باید از هر یک از آنها دیدن و بر اساس آنها کار کنیم. جوانان ما باید برای ازدواج در سنین جوانی ترغیب شوند و این وظیفه ی ماست که برای آنها همسرانی مناسب و خوب پیدا نماییم. وقتی ازدواج کردند هر دو با هم می توانند به تحصیل دانش ادامه دهند. بعنوان والدین ما مکلفیم از آنها حمایت کرده و در مراحل اولیه ازدواج آنها را یاری دهیم. بر ماست که مفهوم حجاب را گسترش داده و زنان مسلمان و کارهای ایشان را چه ایرانی و شناسایی کنیم.
 
مؤمنین باید وجاهت و احترام گذاردن خالص را در زندگی اجتماعی و معنوی گسترش دهند. مادران مؤمن باید از کرامت خود حمایت نمایند، در نتیجه تمامی زنان از مقام و منزلت خود حمایت و کرامت خویش را حفظ کنند. زمانی خواهد رسید که تمام اشرار مجازات شوند، از خدا بترسید، و همواره سخنی بگویید که منتهی به حق گردد.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- سوره حجرات، آیه ۱۳
2- سوره احزاب، آیه ۳۵
3- سوره اسراء، آیه 23
 
منابع:
1- قرآن کریم ترجمه ی عبداله یوسف على
2- مبانی انقلاب اسلامی امام خمینی (رحمه الله)
3- نهاد خانواده نوشته ی حسین انصاریان
4- زن ایده آل نوشته ی مرحوم علامه حاجی غلامعلی
 
منبع: مجموعه مقالات حقوق و مسئولیت‌های زن در نظام اسلامی، جلد اول، نویسنده: نازنین کریم، ناشر: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، 1385 ش، صص 248-220